بانوی فصل درختان سارپوش

مهتاب پنجره‌های غبار‌پوش

بانوی آبی آبان و آسمان

ای پر حرارت سرد بهار پوش

زیبای تارک دنیای بی‌حصار

اعجاز صومعه‌های حصار پوش

روح شرابی و قانون مست‌ها

ای بی تو خم خفقانی خمار‌پوش

بانوی فصل درختان سارپوش

مهتاب پنجره‌های غبار‌پوش

بانوی آبی آبان و آسمان

ای پر حرارت سرد بهار پوش

زیبای تارک دنیای بی‌حصار

اعجاز صومعه‌های حصار پوش

روح شرابی و قانون مست‌ها

ای بی تو خم خفقانی خمار‌پوش

دیدی که رفتنت از شهر شعر من

یعنی غروب زمینی مزار پوش

پر می‌دهی که مرا در قفس کنی

ای جیر گاه به گاه اختیار‌پوش

آواره ام که تو عریان کنی مرا

آری منم شبح انتظار پوش

آری منم شبح انتظار پوش