با نام اباالفضل گرفتار حسینم

او کرده صدا گرمی بازار حسینم

از مادر او هرچه که گفتیم گرفتیم

از ام بنین است عزادار حسینم

عباس مدد کرد در این خانه بمانیم

عباس شفا داد که بیمار حسینم

او باب حسین است،عجب باب وسیعی

او راه به ما داد که دربار حسینم

او خرجی ره داده به پابوس رسیدیم

او خواست ببینیم که زوار حسینیم

در روز نهم حاجت یکساله بگیریم

از نفس تهی ،همه سرشار حسینیم

از اوست حرارت به دل و اشک به چشمی

او جراتمان داده خریدار حسینیم

او باب حسین است،عجب باب وسیعی

او راه به ما داد که دربار حسینم

او خرجی ره داده به پابوس رسیدیم

او خواست ببینیم که زوار حسینیم