متن آهنگ دم زندگی گرم محمد معتمدی



چه آوارگی ها که شد بر من آوار

خداحافظی ها به امید دیدار

خوشا نامت ای عشق دمی غم نبینی

که بر دل نشاندی غم دلنشینی

به خاطر بیاور که جز خاطراتت ندارم پناهی

سوالم تو بودی جوابم تو بودی سر هر دو راهی

زمانه تنم را به هر زخمی آراست

نگاه تو اما مرا زنده میخواستن ترسیدم

از عشق از این شور و این شرم

نترسیدم از مرگ دم زندگی گرم

به هر ماجرایی دلم گفت آری

پشیمانی ام نیست از این بی‌قراری

بخواهی نخواهی تو را دوست دارم

بگویی نگویی مرا دوست داری

زمانه تنم را به هر زخمی آراست

نگاه تو اما مرا زنده می‌خواست

نترسیدم از عشق از این شور و این شرم

نترسیدم از مرگ دم زندگی گرم