گله ی کرکس ها بازم رسیدن

انگار جنازه های تازه دیدن

به اسم امنیت یه جای نزدیک

باز نفس یه ملتو بریدن

صلح اونا در حد یه نماده

یعنی یه میلیون لشگر پیاده

هرجا ببینن یه کم اختلافه

اسلحه ی غیرتشون غلافه

دوتا مثلث روی هم میکارن

اسم یه شهر تازه روش میذارن

دوتا مثلث یعنی ترس و زندون

دشمن بچه ها لبای خندون

میگن کمین کرده تو این حوالی

قشون کشی کرده با خوش خیالی

خیمه زدن یه شب رو دشت زیتون

غنچه هارو کندند با چنگ و دندون

غنچه هارو کندند با چنگ و دندون

آ ی آدما پاشین که خیلی دیره

مزرعه زیتون داره می میره

دعا کنید مرد غروب جمعه

خاکتونو دوباره پس بگیره

دوتا مثلث روی هم میکارن

اسم یه شهر تازه روش میذارن

دوتا مثلث یعنی ترس و زندون

دشمن بچه ها لبای خندون

میگن کمین کرده تو این حوالی

قشون کشی کرده با خوش خیالی

خیمه زدن یه شب رو دشت زیتون

غنچه هارو کندند با چنگ و دندون