روزای گرم تابستون

هنوز از یادم نرفته

اون روزا ندیده بودیم

ما هوای غم گرفته

نمیدونستیم تو سرما

گل یخ بسته،میمیره

ابر خاکستری یک روز

روی خورشیدو میگیره،میگیره

اون روزا ما به نگاهی

دل میباختیم عاشقونه

فکر میکردیم که همیشه

دلمون عاشق میمونه

باورش سخته که امروز

بین ما محبتی نیست

برای بخشش احساس

دست با سخاوتی نیست

اون روزا بین منو تو

حرف عشقو سادگی بود

توی قلب پر امیدت

شورو شوق زندگی بود

دیگه فرصتی نمونده

وقت رفتنه به فردا

فردایی که دستای ما

سردو خسته،تکو تنها،تکو تنها

اون روزا ما به نگاهی

دل میباختیم عاشقونه

فکر میکردیم که همیشه

دلمون عاشق میمونه

باورش سخته که امروز

بین ما محبتی نیست

برای بخشش احساس

دست با سخاوتی نیست