متن آهنگ دریای خون از رضا شیری و فرشاد شکوری

ای کاش توی کربلا
بارون می بارید
وقتی تیر از آسمون
آسون می بارید
ای کاش حیدر در کربلا همراه سقا بود
وقتی که زینب بی کس و غمگین و تنها بود
دریای خون بود و جنون بود و دل زینب
یک باغ گل بود خزون بود و دل زینب
دریای خون بود و جنون بود و دل زینب
یک باغ گل بود خزون بود و دل زینب
───┤ ♩♬♫♪♭ ├───
ای کاش تو از این کوفیا نامه نمی خوندی
ای کاش ما بودیم و تو تنها نمی موندی
ای کاش عباس و لب تشنه نمی دیدیم
یه کشته ی لب تشنه توی چشمه نمی دیدیم
دریای خون بود و جنون بود و دل زینب
یک باغ گل بود خزون بود و دل زینب
دریای خون بود و جنون بود و دل زینب
یک باغ گل بود خزون بود و دل زینب