I was five, and he was six

We rode on horses made of sticks

He wore black, and I wore white

He would always win the fight

من پنج سالم بود و اون شش

سوار اسبهای چوبی شدیم

اون سیاه پوشید و من سفید

اون مثل همیشه مبارزه رو پیروز شد

───┤ ♩♬♫♪♭ ├───

Bang bang

He shot me down

Bang bang

I hit the ground

Bang bang

That awful sound

Bang bang

My baby shot me down

بنگ بنگ

اون بهم شلیک کرد

بنگ بنگ

افتادم زمین

بنگ بنگ

اون صدای وحشتناک

بنگ بنگ

محبوبم بهم شلیک کرد

───┤ ♩♬♫♪♭ ├───

Seasons came and changed the time

When I grew up, I called him mine

He would always laugh and say

"Remember when we used to play"

فصل ها همینطور اومدند و زمونه عوض شد

وقتی بزرگ شدم ، اونو مال خودم میدونستم

(ولی) مثل همیشه بهم خندید و گفت:

"بازی هامون رو به یاد بیار "

───┤ ♩♬♫♪♭ ├───

Bang bang

I shot you down

Bang bang

You hit the ground

Bang bang

That awful sound

Bang bang

I used to shoot you down

بنگ بنگ

من بهت شلیک کردم

بنگ بنگ

تو زمین خوردی

بنگ بنگ

اون صدای وحشتناک

بنگ بنگ

همیشه عادت داشتم بهت شلیک کنم

───┤ ♩♬♫♪♭ ├───

Music played and people sang

Just for me the church bells rang

Oh-oh-oh-oh-oh-oh-oh-oh-oh-oh

Now he’s gone, I don’t know why

And ’til this day, I sometimes cry

He didn’t even say goodbye

He didn’t take the time to lie

موزیک پخش شد و مردم خوندند

کلیسا فقط واسه من ناقوس زد

آااه-آاااه-آاااه-آاااه

حالا اون رفته و من نمی دونم چرا

و تا به امروز ، بعضی وقتا می زنم زیر گریه

اون حتی خداحافظی هم نکرد

حتی برای دروغ گفتن وقت نذاشت

───┤ ♩♬♫♪♭ ├───

Bang bang

He shot me down

Bang bang

I hit the ground

Bang bang

That awful sound

Bang bang

My baby shot me down

بنگ بنگ

اون بهم شلیک کرد

بنگ بنگ

افتادم زمین

بنگ بنگ

اون صدای وحشتناک

بنگ بنگ

محبوبم بهم شلیک کرد

───┤ ♩♬♫♪♭ ├───

Oh-ooh-ooh-ooh-ooh

My baby shot me down

آاااه، آااه، آاااه

محبوبم بهم شلیک کرد