آهنگ و تنظیم : بابک رادمنش

گر تو جانا عشق پاكم را نميخواهى، بگو

وَر ندارى با دلم، احساس همراهى، بگو

دم به دم بامن مگو،دارى هوس،يا عاشقى

گر شدى درمانده در،انديشه ى واهى،بگو

چه كردى با دل من، چه كردى؟

چرا قلب مرا، بازيچه كردى؟

با تب عشقم كه خود،مهمان تو،ناخوانده شد

گر نكوهش ميكنى خودرا، كه گُمراهى، بگو

كرده اى پرواز گر، با عشق من، حاشا مكن

وَر خيالت ميرسد، افتاده در چاهى، بگو

چه كردى با دل من، چه كردى؟

چرا قلب مرا، بازيچه كردى؟

آرزو دارى اگر، پيوسته در افكار خود

هر كدام از ما شود،بر كوى خودراهى، بگو

من كه خود بودم وَ هستم،آگه از اين عشق پاك

ليك تو،گر مانده اى،در ناخودآگاهى، بگو

چه كردى با دل من، چه كردى؟

چرا قلب مرا، بازيچه كردى؟