بلد نیستم بخندم وقتی نیستی
بگو تا کی بمونم چشم به راهت
تمومش کن دیگه طاقت ندارم
نذار خونه بمونه سرد و ساکت

نمیتونم بشم مجنون و فرهاد
منم واسه خودم دنیایی دارم
برای داشتن روزای با تو
فقط این لحظه هارو می شمارم

نگو دنیا عوض شد عاشقی نیست
بیا خوبارو از زشتها سوا کن
بیا با لهجه شیرین لبخند
منو از این مصیبتها رها کن

بلد نیستم بخندم وقتی نیستی
من اون عاشق دیروز و هنوزم
برای داشتن روزای با تو
به جاده این چشارو خوب می دوزم