متن آهنگ نازتو من نمی خرم از بهنام صفوی

هی با توام که بی خبر
دلو سپردی به سفر
منو گذاشتی با دلم
بی یه نشونی در به در
من با توام رفتی کجا
آهای غریبه آشنا
چه ساده از من بریدی
بستی دلو به جاده ها
خسته شدم از این به بعد
اسمتو من نمیبرم
میخوای بیا میخوای نیا
نازتو من نمیخرم
خسته شدم از این به بعد
اسمتو من نمیبرم
میخوای بیا میخوای نیا
نازتو من نمیخرم
نازتو من نمیخرم
انگار نه انگار که یه روز
خاطره هامون یکی بود
قول و قرارمون یکی
حال و هوامون یکی بود
هنوز گلای خشک تو
رو تاقچه ی اتاقمه
عطر حضور تو
ولی تو لحظه های من کمه
تو نیستی و صدات هنوز
مرهم زخمای منه
ترانه ی نگاه تو
مونس شبهای منه
خسته شدم از این به بعد
اسمتو من نمیبرم
میخوای بیا میخوای نیا
نازتو من نمیخرم
خسته شدم از این به بعد
اسمتو من نمیبرم
میخوای بیا میخوای نیا
نازتو من نمیخرم
انگار نه انگار که یه روز
خاطره هامون یکی بود
قول و قرارمون یکی
حال و هوامون یکی بود
هنوز گلای خشک تو
رو تاقچه ی اتاقمه
عطر حضور تو
ولی تو لحظه های من کمه
تو نیستی و صدات هنوز
مرهم زخمای منه
ترانه ی نگاه تو
مونس شبهای منه
خسته شدم از این به بعد
اسمتو من نمیبرم
میخوای بیا میخوای نیا
نازتو من نمیخرم
خسته شدم از این به بعد
اسمتو من نمیبرم
میخوای بیا میخوای نیا
نازتو من نمیخرم
نازتو من نمیخرم