متن آهنگ ای جان از بهنام صفوی

دلم عمریه میگیره بهونه
میخواد دل بکنه از این زمونه
تویی فانوس روشن تو شب تار
واسه این دل سرگشته ی بی یار
دیگه وقتشه که بارون بباره
بریزه رو سر شبا ستاره
شبای انتظار شبای دلتنگ
که میزنه به شیشه ی دلم سنگ
ای تو هستی این دل شکسته ی من
نای نفس های خسته ی من
چشمای در خون نشسته ی من
ای جان
من که مست یه جرعه ی ناز نگاتم
پنجره ی رو به خنده هاتم
دیوونه ی اسم آشناتم
ای جان
یه روز گل میکنه غنچه ی رویا
اگه پا بذاری رو فرش چشمام
میشینه رو سرم سایه ی دستات
میپیچه تو دلم عطر نفس هات
خدا کی میرسه لحظه ی دیدار
دل از خواب قفس کی میشه بیدار
هنوز منتظرم خسته و بی تاب
که شب گم بشه تو خنده ی مهتاب
ای تو هستی این دل شکسته ی من
نای نفس های خسته ی من
چشمای در خون نشسته ی من
ای جان
من که مست یه جرعه ی ناز نگاتم
پنجره ی رو به خنده هاتم
دیوونه ی اسم آشناتم
ای جان