مگه تموم عمر چند تا بهاره باقی مونده جز مختصری نیست

اینجور که گواهی میده قلبم این شام سیه را سحری نیست

ببین چند تا بهار رفته و از تو خبری نیست

ببین چه کرده غم با من و از تو اثری نیست

یه وقت میای میبینی

از این پرنده جز مشت پری نیست

مگه تموم عمر چند تا بهاره

باقی مونده جز مختصری نیست

تا چشم به هم خورد شد آذر و شد دی

گفتی که میایی پس کی پس کی پس کی

عمر من خسته با یاد تو شد طی

گفتی که میایی پس کی پس کی پس کی

نذار که سر بره جام صبوری طولانی تر از این بشه دوری

میگه صبر کنم چقدر و تا کی میگه شاد باشم

آخه چه جوری آخه چه جوری

مگه تموم عمر چند تا بهاره مگه تموم عمر چند تا بهاره

باقی مونده جز مختصری نیست

تا چشم به هم خورد شد آذر و شد دی

گفتی که میایی پس کی پس کی پس کی

عمر من خسته با یاد تو شد طی

گفتی که میایی پس کی پس کی پس کی

نذار که سر بره جام صبوری

طولانی تر از این بشه دوری

میگه صبر کنم چقدر و تا کی

میگه شاد باشم

آخه چه جوری آخه چه جوری

مگه تموم عمر چند تا بهاره باقی مونده جز مختصری نیست

اینجور که گواهی میده قلبم اینجور که گواهی میده قلبم

این شام سیه را سحری نیست

این شام سیه را سحری نیست