با همه ی بی سر و سامانی ام

باز به دنبال پریشانی ام

طاقت فرسودگی ام هیچ نیست

در پی ویران شدنی آنی ام

آمده ام بلکه نگاهم کنی

عاشق آن لحظه ی طوفانی ام

آمده ام با عطش سالها

تا تو کمی عشق بنوشانی ام

ماهی برگشته ز دریا شدم

تا که بگیری و بمیرانی ام

خوبترین حادثه میدانمت

خوبترین حادثه میدانی ام

ها به کجا میکشی ام خوب من

ها نکشانی به پشیمانی ام

با همه ی بی سر و سامانی ام

باز به دنبال پریشانی ام

آمده ام بلکه نگاهم کنی

عاشق آن لحظه ی طوفانی ام