آلبوم عکس قدیمی خاطرات رفته بر باد

یه سکوت تلخ و مبهم چندتا پروانه آزاد

شمع نیمه جون خسته چند ورق کاغذ و خودکار

چرخ زندگی میچرخه مثل چرخش یه پرگار

نامه ای نوشته بودم به تو که عزیزترینی

تا حالا شده تو غربت خواب پرواز رو ببینی

چندتا غمنامه رو میز و عادت شب زنده داری

لحظه های بی توقف ساعتهای بی قراری

کاش میشد مثل قدیما شب تارک رو سحر کرد

تا کجای قصه باید به گذشته ها سفر کرد،