دیگه از مهربونی هات از این حس تو دلسردم
اگر چه پیشمی اما تو رو یه عمره گم کردم
اگر رفتی نیار یادت چه قولایی به من دادی
به فکر من نباش اصلا برو عشقم تو ازادی
همیشه بدرقه ات بودن همین چشمای مطرودم
برو هر جا بدون من تو خوش باشی منم خوبم
فقط می ری یه کاری کن که انگار از خدام بوده
یه کاری کن بگن مردم که تقصیره دو تامونه
اگر گفتم فلانی کو جواب مردم و داری
بگو رفتم سفر اصلا ازم کن آبروداری
ولی ای کاش می فهمیدی چقدر حال بدی دارم
دوباره من نمی دونم باهات چه نسبتی دارم
نمی تونم بگم حبسی نمی زارم رها باشی
نه با من فکرت آرومه نه می تونی جدا باشی
بهم خوبی نکن شاید بیفتی از سرم ساده
داره می گیرتت از من همونی که تو رو داده
چقدر باید بمونم تا بشه عشقت فراموشم
لباسم بوی تو می ده دیگه حیفه نمی پوشم
واسم عادت شده حتما که عطرت رو تنم باشه
یا حتی بعد هر دعوا گناهت گردنم باشه
دلم لک می زنه واست زمانی که ازم دوری
ولی در خاطرم هستی دیگه اینجاشو مجبوری
اگر حرف حرف من باشه هنوزم مرد و مغرورم
ولی می رم تو خوش باشی منم اینجاشو مجبورم
دوباره من نمی دونم باهات چه نسبتی دارم
نمی تونم بگم حبسی نمی زارم رها باشی