دارم اینجا تلف می شم

تنم بدجوری می لرزه

هوا سنگین و تاریکه

به یه لعنت نمی ارزه

بگو که خواب می بینم

بگو که این یه کابوسه

داره قلبم تو این سینه

از این تصویر می پوسه

چرا خوشحال خوشحالی

چرا چشمات پر نازه

مگه دستاش غریبه نیست

که با دست تو می سازه

چرا خوشحال خوشحالی

چرا چشمات پر نازه

مگه دستاش غریبه نیست

که با دست تو می سازه

مگه من واسه تو چی کم گذاشتم

حالااز همه ی زندگی خسته م

وقتی کهتو رو من پا به پایاون دیدم

آخهمن واسه تو چی کم گذاشتم

حالااز همه ی زندگی خسته م

وقتی کهتو رو من پا به پایاون دیدم

چرا خوشحال خوشحالی

چرا چشمات پر نازه

مگه دستاش غریبه نیست

که با دست تو می سازه

مگه من واسه تو چی کم گذاشتم

حالااز همه ی زندگی خسته م

وقتی کهتو رو من پا به پایاون دیدم

آخهمن واسه تو چی کم گذاشتم

حالااز همه ی زندگی خسته م

وقتی کهتو رو من پا به پایاون دیدم