متن آهنگ سایه ها از کیان پورتراب

یه سایه جلو پام
اون گرم آفتاب و من سرده جام
داره میپیچه به پام
دیده خوابی تاریک انگار برام
میکشونه من رو تا لب چاه
اما نبود تازه نیست تازه برام
فقط
واینستا بین راه واینستا بین راه
بین راه
این سایه های شوم
که ما گرفتارشیم
مارو میکشن به دامشون ببین
بذار ببرن من رو هر کجا
تا هر جا که خواستن برن
دیگه بالاتر از سیاهی رنگی که نیست
که نیست
واینستا بین راه
چون میخوام ببینم
واینستا بین راه
چون میخوام ببینم
بین راه
تا تهش رو آخرش رو