از من نباید هیچ تاثیری تو حال و روز زندگیت باشه
ساکت نشستم ساکتو جمع کن شاید قراره کمرم تا شه
تو روزگارم رو نمیفهمی مثل زمان زنگ آشوبم
بعد تو هرکی حالمو پرسید میگم خیالت جمع من خوبم
من خوبم
من خوبم
تو که میرفتی حواسم میرفت جهانم میرفت
با دو تا چشم خودم دیدم که جانم میرفت
گوشم پی اسم تو میچرخه چیزی به جز تو نقطه ضعفم نیست
چشمای تو هربار غرقم کرد دریات اندازه ی ظرفم نیست
من ساحلم درگیر ِ طوفانه حالم شبیه سخره و موجاس
گاهی سکوت فریاد میباره الان دقیقاً از همون وقتاس
از همون وقتاس
از همون وقتاس
تو که میرفتی حواسم میرفت جهانم میرفت
با دو تا چشم خودم دیدم که جانم میرفت
تو که میرفتی حواسم میرفت جهانم میرفت
با دو تا چشم خودم دیدم که جانم میرفت