ما هیچ وقت با هم نبودیم
اتاقمون از هم،سوا بود
اما کسی اینو نفهمید
این راز بین ما دو تا بود
این خونه،آرامش نداره
با این که چیزی کم نداریم
یک عمر با من بودی اما
ما بچه ای از هم نداریم
من زخم می زدم قبوله
اما تو هم مرهم نبودی
هر بار رفتی خواب بودم
هر بار برگشتم نبودی
گاهی دلم فریاد می خواد
گاهی دلم می خواد،بد شم
گاهی دلم می خواد یک بار
از عرض این احساس رد شم
این خونه،آرامش نداره
با این که چیزی کم نداریم
یک عمر با من بودی،اما
ما بچه ای از هم نداریم