متن آهنگ گریه های بارون مجید اخشابی


حال من پریشان شد جانم از تو ویران شد

شب و رسید و آوازم گریه های باران شد

بر زمین نمی تابد ماه من که پنهان شد

آتشم از سر شور تو امشب می‌بردم به کجا

عشق تو هر جا بی کس و تنها می‌کشدم که بیا

داغم از فسون تو در جانم جنون تو

میتابی و من هنوز

تاریکم بدون تو

با لیلا بگو چه شد

مجنون تو

چون باران بی نوا میبارم به هر کجا

تا یابم نشان تو دل بستم به گریه ها

در شب های بی صدا

افسون تو

در سینه چه گویمت من شکسته آوازم

خاموشم که بشنوی تو به نغمه ی سازم

آتشم که بی صدا در تو میکشد مرا به جلوه ی سراب ها

شعله ام که بی امان از تو میدهم نشان

مرا ببر به خواب ها

شعله ام که بی امان از تو میدهم نشان

مرا ببر به خواب ها

حال من پریشان شد جانم از تو ویران شد

شب و رسید و آوازم گریه های باران شد

بر زمین نمی تابد ماه من که پنهان شد

آتشم از سر شور تو امشب می‌بردم به کجا

عشق تو هر جا بی کس و تنها می‌کشدم که بیا

می‌کشدم که بیا