پرنده جان رها شدی تو
از آشیان جدا شدی تو
خدا نگهدار
خدا نگهدار
پس از تو میمیرم
هزار و یکبار
تو هرگز عاشقم نبودی
چه بیبهانه پر گشودی
کسی چون من
مراقبت نیست
بگو اکنون
کنار تو کیست؟
برو اما خدایی هست
جهان دار مکافات است
بپر بسوی سرنوشتت
به جستجوی سرنوشتت
پرندهی بدون احساس!
بهانهگیر و سرد و خاموش
دل زلال و عاشقم را
چگونه می کنی فراموش؟!