دو سه ساله رفته بارونه که میباره یه ریز
هیشکی نیست بگه برای جفتمون چایی بریز
آخه خندش همه چیزه منه بی حوصله بود
داره خستم میکنه زندگیه بی همه چیز
دو سه ساله رفته و بی خبرم از خوشیحاش
این شکنجه بدتره از همه ی خودکشی ها
دو سه ساله آسمون گرفته بارون میزنه
دو سه ساله همه فصلا به زمستون میزنه
خیلی دوس دارم بدونم، بعد من چه میکنه
یکی میگفت دو سه ساله داره گریه میکنه
خیلی دوس دارم بدونم بعد من چه میکنه
یکی میگفت دو سه ساله داره گریه میکنه
یکی میگفت دو سه ساله داره گریه میکنه
یکی میگفت دو سه ساله داره گریه میکنه